صفار هرندی: باوجود همراهی جریان رسانهای با صهیونیستها اقتدار فلسطین حرف اول را میزند
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۴۰۲ | کد خبر: ۳۹۵۰۴۱۳۳
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به گذشت ۳ ماه از هجوم اسرائیل به غزه گفت: گرچه جریان غالب رسانهای در کنار صهیونیستهاست اما مظلومیت، عزت و اقتدار فلسطین حرف اول را میزد. - اخبار استانها -
به گزارش خبرگزاری تسنیم از همدان، محمدحسین صفار هرندی، در اختتامیه جشنواره ابوذر در همدان، و سومین نشست تبیینی با موضوع انتخابات و مشارکت حداکثری، گفت: جریان رسانهای انقلابی در مصاف جانانهای که با جریان ظالمانه حاکم بر افکار عمومی جهان داشته، توفیقاتی هم داشته داشته است.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با بیان اینکه جو غالب در محیط رسانهای جهان در اختیار جریان رسانهای معطوف به جریان سلطه است و بهخصوص ردّ حضور جریان خبیث صهیونیستی را در محیط جهانی بینالمللی کاملا مشاهده میکنیم، تصریح کرد: با این وجود به چه دلیل جریانی که صاحب هزاران شبکه ماهوارهای در محیط جهانی است و حداقل 300 شبکه فارسی زبان دارد که روی کشور ما سیگنال رسانی میکنند، جریان انقلاب توانسته است پیام خود را به گوش جهان برساند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با تاکید بر اینکه با این حال جریان انقلاب گاهی پیام خود را با وضوح بیشتری به گوش جهان میرساند، عنوان کرد: ما یک فاصله قابل توجه به لحاظ تکنولوژی و امکانات رسانهای با دارندگان آن هیمنه جهانی داریم، ولی در ماجرای غزه که بیش از 3 ماه از آن میگذرد، علاوه بر محیط فیزیکی که نبرد ادامه دارد یک نبرد هم در محیط رسانهای جریان دارد. اگرچه جریان غالب رسانهای در کنار صهیونیستهاست اما مظلومیت و حتی عزت و اقتدار فلسطین حرف اول را میزد.
صفار هرندی با تأکید بر اینکه صهیونیستها در حسرت برد رسانهای هستند، گفت: یک مقوله که گاهی از آن غفلت میشود خود پیام است. پیامرسانهای اصلی دنیا در اختیار ما نیستند اما اگر پیام قدرتمند باشد میتواند فقدان پیامرسان را جبران کند. بنابراین حتی با پیام رسانهای معمولی خودمان هم میتوانیم بدرخشیم.
وی با اشاره به اینکه این جشنواره مزین به نام جناب ابوذر است، عنوان کرد: ابوذر حرف حق را در محیطی میزد که شنوایی برای او نبود ولی امروز از فراز قرنهای بسیار که از آن زمان گذشته صدایی که رساتر شنیده میشود صدای ابوذر است. ابوذری که به منطقه دوردستی تبعید شد برای اینکه صدای او و فریاد اعتراض او شنیده نشود. ابوذر یعنی ما، یعنی کاری که همین امروز در مقابل نظم غیرعادلانه جهانی انجام میدهیم. پس اگر میخواهیم صدایمان شنیده شود باید ابوذروار عمل کنیم.
صفار هرندی خطاب به رسانهها و فعالان رسانهای انقلاب گفت: اگر میخواهیم حرف درست بزنیم، باید آن بخش از جامعه را هدف بگیریمکه صدای درست به آن نمیرسد.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه اگر پیامعدالتخواهی ما قدرت لازم را داشته باشد مرزهای تکنولوژی را درمینوردد، اظهار داشت: از لحاظ ظاهری هم مقوله دسترسی فضاهای مجازی فاصله ها را کم کرده است. دشمنان ما حتی از تصویر شهید سلیمانی هم هراس دارند و اجازه انتشار نمیدهند. اگر کسی در پستهایش عکسی از شهید سلیمانی بگذارد پست او را حذف میکنند ولی میبینیم که پیام شهید سلیمانی رساتر از پیام دشمنان سردار سلیمانی شنیده میشود.
وی با تأکید بر اینکه موضع ابوذرگونه ما توان این را دارد که به ما غلبه بر این محیط غیرعادلانه جهانی در ارتباط با رسانه را ببخشد، تصریح کرد: بعضی وقتها که کارهای تأثیرگذار در این محیط منتشر میکنیم میبینیم که چطور دامنه فوقالعاده پیدا میکند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با بیان اینکه وعده خدا برای کمکدادن به مجاهدان به وسیله ملائک، در نبرد رسانهای به شرط فعالیت مؤمنانه، به کمک میآیند و آثار حضور آنها را در عمل مثبت رسانهای خود مشاهده میکنیم، افزود: اگرچه محیط خبر محیط تعجیل است و اگر دیر بجنبی دیگری خبر را از شما میگیرد اما سرعت نباید از دقت ما بکاهد و از کشف حقیقت بازدارد چراکه این کار خسارت است. اگر به ظواهر بپردازیم از یک باطنی جا میمانیم که حقیقت در آن نهفته است. قضاوت سطحی و ظاهربین، ما را از کشف حقیقت دور میکند.
عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با اشاره به اینکه یکی از ویژگیهای دیگر ابوذر از کلام مولای متقیان این بوده که او به باطن دنیا نگاه میکرد و ظواهر برایش مهم نبود بنابراین فعالان رسانهای جریان انقلاب نیز باید این گونه عمل کنند، گفت: در محیط عمل فرهنگی و رسانهای باید به نتایج دور دست اندیشید نه آنی و لحظهای. در مسائل فرهنگی باید تحمل و صبر داشت. استقرار یک عادت فرهنگی به مرور زمان شکل میگیرد و نیازمند صبر و تحمل است. البته این نباید بهانهای باشد که هیچ وقت کار نکنیم ولی از طرفی هم نباید منتظر نتیجه زودهنگام باشیم.
وی گفت: در سال 1313 یا 1314 در همین ایام دی ماه، آن خبیث فرمان بیحجابی را صادر کرد، از آن زمان نزدیک 90 سال میگذرد و برخی از عادات شومی که گریبان بخشی از جامعه زنان و مردان ما را گرفته متاثر از آن کاری است که نهالش را 90 سال پیش کاشتند. در واقع امروز با نتایج آن مواجه هستیم. در آن زمان به این نتیجه رسیدند که اگر بخواهیم عادات مردم متدین را تغییر دهیم باید رسانه را به خدمت بگیریم، یک مجله طراحی کرده و با معرفی زن موفق موردنظرشان کار را شروع کردند.
صفار هرندی با بیان اینکه در محیط جهانی، ما با وجود محدودیتهای مختلفی که داشتیم توانایی این را پیدا کردیمکه پیاممان را منتقل کنیم، اظهار داشت: حتی این پیام در خارج از گفتمان اعتقادی ما حامی پیدا کرده است؛ ممکن است فردی مسلمان نباشد اما با پیام انسانگرایانه و آزادیخواهی ما همراه شده است. وقتی اینهمه شکوه را در خود تجمیع کردهایم چرا نباید بلد باشیم این شکوه را به خوبی منعکس کنیم تا جماعتی بیشتری با خود همراه کنیم؟ گاهی پیام خود را خراب میکنیم و آن را با بستهبندی نامطلوب عرضه میکنیم.
وی با یادآوری گلایه مکرر شهید سلیمانی از اینکه چرا فرصت شنیدن حرف حق از برخی افراد را میگیریم که ظواهر متناسب با جوانب اعتقادی ما نداشتهاند، از دو قطبیسازیهای دشمن در جامعه خبر داد و گفت: ما نباید فرصت دهیم محیط ذهنی جامعه دوقطبی شود. ما که وفادار به حقیقت هستیم باید جامعه را از افتادن به دام دروغها نجات دهیم. رهبر انقلاب فرمودند دوقطبیهای مذموم فرصت را برای رسیدن به حقیقت از جامعه میگیرد و ما نباید به آن امکان بروز بدهیم. آستانه انتخابات، فصل همین دوقطبیهایی است. کلاهبرداری از راه دوقطبی انجام میشود. دروغهای بزرگ در همین فصلها گفته میشود. یادتان هست که میگفتند اگر اینها بیایند پیادهرو را هم زنانه و مردانه میکنند. در ایران که این اتفاق نیفتاد ولی در برخی کشورهای اروپایی به قدری تعرض مردان وقیح نسبت به زنان زیاد شد که گفتند برخی پیادهروها را جداسازی کنیم.
یک مسئولیت بزرگ در جلوگیری از دوقطبیسازیها متوجه رسانههاست، اینکه جامعه را از افتادن به دام این دروغهای بزرگ نجات دهند اما متأسفانه برخی متوجه نیستند و این موضوع را ترویج میدهند.
صفار هرندی در بخش دیگری از سخنانش به موضوع انتخابات اشاره کرد و با بیان اینکه در انتخابات پیشِ رو مفروض ما این است که مشارکت، مشارکت تعیینکننده و اثرگذاری باید باشد، اظهار داشت: در کشوری دیگر اگر میزان مشارکت در انتخابات از 60 به 30 درصد برسد، نمیشنوید که بگویند مثلاً انتخابات شورای محلی انگلیس با 26 درصد مشارکت برگزار شد و این نشاندهنده رویگردانی مردم آن کشور از نظام حاکم است اما اگر میزان مشارکت در انتخابات ما از 70 درصد به 65 درصد برسد دشمن میگوید مردم اعراض میکنند، اگر 50 درصد شود میگویند مردم حکومت را ترک میکنند و در هر شرایطی دشمن حرفی برای گفتن دارد ولی خودشان میدانند این ادعاها حقیقت ندارد. این درحالیست که بارها میزان مشارکت غربیها در انتخابات به کمتر از 40 درصد رسیده ولی هیچ یک از این تعابیر را برای خود ندارند.
وی فضای این دوره از انتخابات را مطبوعتر دانست و با بیان اینکه فضا برای کسانی که بهانهای برای استنکاف از ورود به عمل سیاسی ندارند، فراهم است، گفت: از دوستان در شورای نگهبان خواستیم و بازهم میخواهیم هرچه ممکن است بهانهها را کمتر کند. الان کسانی که صلاحیتشان مورد تأیید قرار نگرفته است، از شورای نگهبان تظلمخواهی و درخواست داوری کردهاند. برداشت ما این است که شورای نگهبان برخورد همراهتری را دارد. عمل شورای نگهبان همیشه رویکرد منطبق بر قانون است ولی رویکرد میتواند گاهی همراهی بیشتر و گاهی کمتر باشد و الان از اوقاتی است که شورای نگهبان همراهی بیشتری خواهد کرد.
وی به اغتشاشات سال گذشته و برهم زدن آرامش مردم اشاره کرد و تصریح کرد: چند روز گذشته یکی از شبکههای سلطنتطلب اعلام کرد که هدف اغتشاشات سال گذشته جمهوری اسلامی نبود بلکه هدف اصلی ایران بود. دشمن به دنبال انتقام از ایران است. همانگونه که وزیر آمریکایی گفته مشکل آنها با ژن ایرانی است و باید ژن ایران را سوزاند، میخواهند از ایران انتقام بگیرند.
انتهای پیام/743
منبع: تسنیم
کلیدواژه: عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام شهید سلیمانی شورای نگهبان صفار هرندی رسانه ای
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.tasnimnews.com دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «تسنیم» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۹۵۰۴۱۳۳ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
دروغگویی BBC برای خونشویی
محوریت جمهوری اسلامی ایران در سازماندهی اقدامات ضد صهیونیستی و برداشتن نقاب از چهره مزورانه و جنگ طلبانه آمریکا تا حدی معادلات را به ضرر آمریکا و رژیم غاصب اسرائیل رقم زده و کنترل را از اختیار آنها خارج ساخته است که آنها که بازنده میدان و دیپلماسی هستند به ابزارهای دیگری متوسل شدهاند تا مدیریت افکار عمومی را تحت اختیار خودشان درآورده و هچون دهههای گذشته به جنایت غیرانسانیشان بپردازند.
گزارشهای ارسال شده نشان میدهد در حال حاضر میلیونها انسان آزاده، فارغ از دین ونژاد علیه سیاستهای استعماری آمریکا و شرکای غربی آن صف آرایی کردهاند و با هیچ توپ و تشری هم حاضر به ترک میدان نیستند تا بانیان این شرایط غیرانسانی از سیاستهای استکباری خود عقبنشینی و با توقف جنگ، ارسال کمکهای انساندوستانه به مردم غزه را تسهیل کنند و غیرنظامیان حاضر در مدارس و مراکز آموزشی از بمبارانهای صهیونیستها در امان باشند.
سندی جعلی برای انحراف افکار عمومی
روایت عجیب و غریب بیبی سی جهانی در خصوص درگذشت نیکا شاکرمی ـ که تاکنون به عناوین مختلف دستمایه سیاسی کاری و جعل نویسی رسانههای معاند قرار گرفته است ـ جزو آخرین تکاپوهای امپراتوری دروغین رسانههایی است که مأموریت آنها هیچ سنخیتی با اطلاعرسانی ندارد و مکلف هستند با انواع شبههسازیها به جو روانی جامعه جهت داده و مخاطبان را وارد بنبست بدبینی و هراس از رویدادهای جاری در جامعه کنند. اختصاص تیتر نخست این رسانه در شرایط کنونی که اقصی نقاط دنیا روی حمایت از مردم غزه و محکومیت جنایات صهیونیستها مانور میدهند، نخستین فرضیه برای تشکیک در صحت این حادثه غمبار است که پیش از این به تفصیل مورد بحث و بررسی قرار گرفته بود و مستندات ذکر شده از سوی نزدیکان و خانواده مرحومه گویای زوایای این مسأله است پس تردیدی وجود ندارد که نبش قبر این اتفاق ناگوار در مقطع کنونی بازی در زمین سوخته و انحراف افکار عمومی از جنبشی جهانی است که قادر به ریشه کنی رژیم صهیونیستی از پهنه گیتی است.
نکته حائز اهمیت دیگر در مورد دروغ بودن این خبر و این دست گزارشها این است که خودشان به این موضوع معترفند که سند ارائه شده در تدوین این مطلب حاوی چند تناقض است! بیبیسی گزارش خود را اینطور به پایان رسانده که «این اسناد میتواند ساختگی باشد. گاهی اوقات، به نظر میرسد اسناد رسمی ایران و سایر مطالبی که در اینترنت در گردش بوده، جعلی است. بیشتر اسناد تقلبی بهراحتی قابل تشخیص هستند؛ زیرا بهطور واضح با قالب رسمی [نامههای ایران]متفاوت است. بهعنوانمثال، فاصلهها و سربرگ اشتباه است یا غلط املایی و گرامری دارد. شاخص دیگر، ادبیات نامه است که با سبک ارگانهای رسمی ایران مطابقت ندارد.» همین پاراگراف نمایی شفاف از این است که رسانههای وابسته و معاند، ابزارهای محوری در دستان اصحاب قدرت برای برساخت و بازنمایی واقعیات هستند. امپراتوری رسانهای غرب که پیش از این با وارونه ساختن حقایق خطی فولادی بین واقعیت سرزمینهای اشغالی و اطلاعات مخاطبان کشیده بود حالا دیگر نمیتواند، سرپوشی بر واقعیات بگذارد پس با موجسازی روی اخباری که توان جریحهدار کردن احساسات جامعه را دارد به مهندسی فرآوردههای خبری میپردازد.
تکاپوی شکست خورده برای احیای آشوب
حوزه اقتصاد و رسانه، دو بازوی اصلی نظام سلطه هستند که در جهت توسعه و تعمیق سیاستها و راهبردهای قدرتهای سلطهگر در سراسر جهان به کار گرفته میشوند. رسانههای فارسی زبان وابسته به این قدرتها که این روزها بیش از سایر مواقع فعالیت دارند یکی از اجزای همین اعمال قدرت نظام سلطه هستند که در بزنگاههای آشوب و اغتشاش با تمام ظرفیت و توان خود به صورت شبانهروزی وارد میدان میشوند و با اتخاذ شیوههای غیراخلاقی جای ظالم و مظلوم را عوض کرده و به گسترش روایت مغشوش دامن میزنند. اگر نظیر اتفاقاتی که این روزها در دانشگاههای آمریکا یا سرزمینهای اشغالی رخ میدهد و با خشونت با کودکان، غیرنظامیان، دانشجویان و اساتید رفتار میکنند در جای دیگری نظیر ایران یا کشورهای مستقل دیگر رخ میداد همین رسانهها با ضریب دادن به آنها شرایط را برای ایجاد یک اغتشاش فراگیر جهت میدانند؛ اتفاقی که متأسفانه طی سالهای گذشته در کشورمان رخ داد و رسانههای فارسی زبان با کلکسیونی از اخبار دروغین با پرداختن به مواردی همچون موضوعات قومیتی، جنسیتی، مباحث دینی، امنیتی و... درصدد نقشآفرینی در یک پروژه ضدایرانی هستند تا آرامش و وحدت موجود در جامعه را با یک خبر غیرواقعی به چالش بکشند بهویژه که پس از رویداد ۷ اکتبر و عملیات مشروع وعده صادق که منجر به از هم گسیختگی توان دفاعی آمریکاییها و صهیونیستها در غرب آسیا شد و سیاست بازدارندگی آنها تا مرز نابودی رفت، لذا این منازعه از سوی بازندگان میدان با ابزار رسانه تداوم یافت تا انگیزهای برای احیای آشوبها در ایران و عدم توجه آنها به مسأله غزه باشد، اما این پروژه به قدری سخیف است که خود طراحانش نیز آن را باور نکردهاند چه برسد به مخاطبان.
افزایش ضریب نفوذ رسانهای برای سلطهجویی
گزارههای موجود نشان میدهدرسانههای بیگانه درپی اثبات یک موضوع کذب نیستند، بلکه آنها به دنبال تغییر نگرش و ارزشهای مخاطبان هستند تا در این راستا هر امری در جهت اصلاح را به ضد خود تبدیل کنند، در این مسیر از فناوریهای تکنولوژیک استفاده کنند تا اهداف مغرضانه و سیاستهای کلی خود را در رسانههای نوین جهانی مانند اینستاگرام، فیسبوک، تیکتاک و... گنجانده و موفق به ایجاد یک همگرایی بین رسانههای جهانی شوند و از این ضریب نفوذ بالا و تکنیکهای مدرن به دیده شدن گزارش و اخبار رسانههای معاند کمک کرده و قدرت بیشتری را به آنها تزریق کنند کما اینکه اشتراکگذاری این اخبار بهراحتی و با هزینه کمتری در رسانههای نوین انجام شده و در دسترس طیف گستردهای از مردم قرار میگیرد. واضح و مبرهن است که رخدادهایی که اکنون شاهد آن هستیم تصادفی و یکباره اتفاق نمیافتد و پشت آنها اتاق فکری هست تا براساس یک بستر و زیرساخت به چیدمان پروژه پرداخته و اجرای آن را به سایرین بسپارد؛ روندی که در گذشته نزدیک به ۲۰سال طول میکشید ولی اکنون بهدلیل سرعت در تغییرات و ضریب نفوذ رسانهای به کمترین زمان تقلیل یافته است. صهیونیسم که سلطه آشکار و پنهان بینالمللی را در سر میپروراند میکوشد با انواع و اقسام ابزارهای اقتصادی، فرهنگی و سیاسی به اهداف از پیش تعیین شده و سازمان یافته خود دست یابد. تنها چیزی که برای صهیونیسم از اهمیت بالایی برخوردار است نائل آمدن به اهداف خود با هر ابزار و ترفندی است که از عنصر فراگیری برخوردار است و از آنجا که میداند بدون تغییر در باورهای فرهنگی، ملی و معنوی نمیتواند به تثبیت موجودیتش کمک و اهداف مد نظرش را اجرایی کند در تکاپو است با تغییر باورها و ارزشهای انسانی و همچنین تخریب اعتقادات مذهبی ملتها به این مهم دست یابد. فتنهای که خنثی شده و نیازمند تدبیر بیشتر است تا مورد سوءاستفاده فرصتطلبان قرار نگیرد. رجوع به افکارسنجی موسسات گوناگون از جمله کارنگی مبین این مطلب است که نسل جوان آمریکایی نگاه متفاوتی به حوزه سیاست خارجی داشته و معتقد است منابع آمریکا نباید صرف مدیریت رژیم صهیونیستی شود و مسائل مهمتری همچون آینده فلسطین به اولویت آنها تبدیل شده است تا با تحرکات خود باب تازهای در فعالیتهای ضد حقوق بشری کشورهای غربی باز کرده و با تدوین قوانین حقوقی مانع حمایت آمریکا از اسرائیل شوند. این واکنشها زنگ خطری برای رژیم صهیونیستی و لابی اسرائیلی قدرتمند فعال در ایالات متحده است و با راهبرد رسانهای میخواهد از ضریب این اخبار کاسته و اذهان را به سوی دیگری منحرف کند تا صهیونیستها همچون ۷۰ سال گذشته مشغول نسلکشی باشند بهویژه که رژیم صهیونیستی در داخل هم با بحران افکار عمومی مواجه است و علاوه بر اختلافات دامنهدار در اتاق جنگ صهیونیستها و کابینه نتانیاهو، شهرکنشینها هم بهدلیل هراس ناشی از شکست امنیتی و دفاعی اقدام به مهاجرت معکوس کردهاند و در خصوص وضعیت گروگانها منتقد سیاستها هستند شرایطی که به فروپاشی داخلی و خارجی صهیونیستها منجر شده است و آنها با جنگ روایتها میخواهند به اوضاع مسلط شده و فضایی برای خروج از این شوکهای پی در پی پیدا کنند. شرایط موجود نشان میدهد زوال رژیم صهیونیستی، امری ایدئولوژیک نبوده و امری محتوم است بهویژه که درحال حاضر رژیم غاصب صهیونیست موجب بیاعتباری اروپا و آمریکا شده است و حاکمان آن قادر به پاسخگویی به افکار عمومی خودرا نیستند و از همینرو تحولات جهانی نوین منجر به ناتوانی آمریکا در مدیریت این نظام شده پس مانند محتضری که دست و پامیزند برای نجات خود ازمنجلابی که نتانیاهو برایش ساخته دست به دامن هر محرکی برای نجات میشودودروغهای رسانهای یکی ازاین راهبردهاست که تاریخ مصرفش گذشته است.
نقش پنتاگون در آشوبهای ضدایرانی
نظامیان پنتاگون طبق گزارشهای رسیده از سوی عناصر داخلی و خارجی، براندازی نظام را امری غیر قابل امکان دیدند بنابراین پروژه جنگ روانی علیه جمهوری اسلامی ایران را به سنتکام سپردند تا از ظرفیتهای خود برای پیچیدهتر شدن شرایط ایران و تشدید تنشهای داخلی بهره برداری کند. آنها نیز با فناوریهای هوش مصنوعی اقدام عملیاتی مرتبط با دختران جوان را در دستور کار خود قرار دادند و با تمام قوا و طراحی یک جنگ ترکیبی علیه ایران به مصاف کشورمان آمدند، اما پس از تحمیل برخی مشکلات ونابسامانیها موفق به اتمام عملیات خود نشده و بازهم بصیرت و بیداری مردم باعث شد عرصه را خالی کنند، اما بدون شک از پا نمینشینند و با تدوین گزارشهایی غیرموثق همچون گزارش روز اخیر بیبیسی، مترصد یک فرصت برای تکمیل توطئههای بداندیشانه خود هستند. بنا بر تحقیقات صورت گرفته میز ایران در وزارت امور خارجه و سازمان سیا نقش اتاق فکر و رسانهای علیه کشورمان را عهدهدار هستند، اما اولین بار پیش از اغتشاشات سال۱۴۰۱ اتاق فکررسانهای ضدایرانی در اقدامی نادر به پنتاگون منتقل شد و آنها با گزارشهای سازمان منافقین، گروههای تروریستی تجزیهطلب و گروهکهای رادیکال داخلی به اقدامات خود در ناکارآمد جلوه دادن حاکمیت وایجاد آشوب اقدام کرده ومتأسفانه دربرخی زمینهها موفق شدند برنامههایی که همچنان پابرجاست و درمقاطع مختلف بهروزرسانی شده و برای اجرا به رسانههای معاند خارجی و پیاده نظام آنها در داخل سپرده میشود.
منبع: جام جم
باشگاه خبرنگاران جوان وبگردی وبگردی